وب لاگ اشعار میترا دلفان آذری

ای مادرم مادرم بهترین گل واژه هستی تو هستی و لطیف ترین غزل روز گار از کجا بنویسم ؟؟؟ و در کجا بنویسم ؟؟؟ از دیوان محبتت و یا از اقیانوس عشقت ای کاش می توانستم خطی بنویسم مادر قلم عاجز و دستانم نای نوشتن ندارند در مقابل بزرگیت جانم به فدایت باد بمان تا بمانم مادر میترا دلفان آذری مژده 1399/5/10

حرف دل تا حالا شده طعم تلخ تنهایی رو چشیده باشی که شب ها مثل بختک می نشیند بر جسم و جانت می خواهی بی خیال دنیا شوی و بگذری از تلخی های روزگار ولی رد پای خاطرات جسم و جانت و دل تنگت را لگد مال و ویران می کند . میترا دلفان آذری مژده 1399/5/5

حرف دل ما انسان ها دیر قدر همدیگر ار می دانیم وقتی که یک نفر را ادست می دهیم تازه به یادش می افتیم و به خوبی هایش که قبلا متوجه نمی شدیم از جلوی چشمانمان مثل فیلم می گذرند خاطراتی که با او رقم خورده مرور می کنیم غصه می خوریم و بغض می کنیم و با خود می گوییم ای کاش بود ای کاش به همین راحتی از دست نمی دادمش و این قانون آدمیست عزیزان جان اگر خواستید به کسی بی مهری و یا بی احترامی کنی و قلبش را بشکنی و اشکش را برای چندمین بار در بیاوری یک لحظه فقط یک لحظه با

حرف دل جان جانان ماه تیر هم گذشت آرزو دارم در اولین روز صبح زیبای امرداد یک فنجان چای عشق با طعم چشمان عسلی ات در دشت سبز شمال در بستر دستانت رو به دریای زیبای خزر چالوس با تو بنوشم تا شاید لحظه ای از اندوه بیکران درونم در این حال و هوای کرونایی رهایی یابم و در سکوت صبحگاهی فقط نگاهت کنم و هزاران بار دیگر بگویم دوستت دارم . دوستت دارم از زمین تا خدا تو را دوست دارم فقط تو را . میترا دلفان آذری (مژده) 1399/5/1

حرف دل پنجشنبه است جانا جانانم خاطره ی بی تو بودن در من زندگی می کند چه تلخ توی دلم از خیال تو غوغاست جای خالی ات دیوانه ام می کند دل پر دردم را به خیابان می زنم در هوای خیالم دلم پرواز می خواهد تا در آغوش ابر ها گم شوم خاطرات در ذهنم بالا و پایین می روند و روز های خوش با هم بودنمان دلم برای صدا کردن های تو برای حرف های خوب تو و یاد چشمان زیبایت و اون موهای پریشانت تنگ شده صدایم کن صدایت را می شنوم صدایم کن ای کاش در تقدیر من و تو جدایی نبود میترا دلفان

یا ضامن آهو اگه یه بار دیگه قسمتم بشه بیام پابوست گوشه ی صحن تو کنار پنجره فولاد خواهم گفت معنای بغضم را اگر فرصتی باشد بطلب همین آلان دلتنگشم الهم ارزقنا یا علی ابن موسی الرضا التما س دعا همه ی وقت تان امام رضایی شب میلاد امام رضا امام مهربانی ها 1399/4/13 میترا دلفان آذری مژده

حرف دل جان جانان مژده ی عزیزم اگر کسی حتی یک نفر نام زیبای تو را در دلش ثبت کرده باشد و آن نام را هر روز با عشق تکرار کند یعنی در این دنیا حضور داری مادر هر گز نمی تواند فراموش کند عشق به فرزند را هرگز در خیالم با رویای عشق تو زندگی می کنم تا آخرین نفس میترا دلفان آذری مژده 1399/9/12

جان جانان روی ماسه های کنار ساحل دریای خزر جای خالیت اسم زیبای تو را نوشتم نوشتم مژده عزیزم تا کی باید چشم هایم را به راه تو بدوزم ناگهان دریا بغض کرد بارید و طوفانی شد موج تندی به ساحل فرستاد و دست خطم را ربود می خواستم دل به دریا بزنم به هر قیمتی شده نام زیبای تو را پس بگیرم ولی موج دریا تو را برد به آن طرف دریا به آن دور .دور ها میترا دلفان آذری مژده چالوس زیبا

حر ف دل نازنین یار پاییز رفت زمستان مد در این حال و هوای ویروس منحوس کرونایی که عشق گم شده در تاریخ زمان بیا عشق باشیم و سراسر خورشید لحظه ها می گذرند من و تو هم با لحظه های عمر می گذریم بی خیال همه شرینی های روزگار یک فنجان قهوه تلخ کنار تو و موزیک دلخواه در این عصر زیبای زمستان رو به روی دامنه ی کوه سر سبز و مه گرفته شمال (چالوس زیبا ) باور کن حال دلمان را احسن الحال می سازد گذر زمان تنها رفت و امد فصل های عمرمان ست .

عشق بی مرز حرف دل مرگ کبوتر پایان پرواز نیست مادر رفت . رفت جایی که شاید دیگر رنج و آرزو و انتظار و خواستن ها معنایی ندارد رفت و آرام خوابید خوابی ابدی به زیبایی پر پروانه ها میترا دلفان آذری مژده 1399/6/31 جالوس

پـــرودگـــارا امشب از تو میخواهم دلهایمان راچون آب روشن زندگیمان را چون گرمای آتش دلچسب وجودمان را چون ماه آسمان آرام و روزگارمان را چون نگاهت زیبا کنی شب قدر شب 20 ماه مبارک رمضان 1401/2/2 میترا دلفان آذری مژده ‌‌‎‌